تعداد صفحات:57
نوع فایل:word
فهرست مطالب:
پیشگفتار
مقدمه
معنی کفالت در حقوق مدنی
وظائف کفیل
موارد برائت کفیل
فصل اول : کفالت در امور کیفری
مبحث اول : بایستههای قرارتامین کفالت و وثیقه
مبحث دوم : شرایط قبولی کفالت
آیا در صدور قرار قبولی کفالت و وثیقه رضایت متهم لازم است؟
مبحث سوم : موارد رفع مسئولیت کفیل
موارد ضبط وجه الکفاله و وجه الوثاقه و شرایط آن
آیا بازداشت کفیل در اجرای ثبت قانونی است؟
مبحث چهارم : قوانین و مقررات مورد استناد کفالت
کفیل حق اعتراض نسبت به دستور ضبط وجه الکفاله را داراست.
فصل دوم : کفالت در حقوق مدنی
فصل سوم : مبانی ضبط وثیقه در امور کیفری
نتیجه گیری
منابع
پیشگفتار
تعریفی که قانون مدنی و فقه از کفالت بیان داشته عبارت است از:
«عقدی که به موجب آن یک طرف در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثالثی را تعهد
کند. متعهد را کفیل و ثالث را مکفول و طرف دیگر عقد (متعدله) را مکفولله
گویند.»
اما تعریف فوق برای کفالت در دفترخانه منطقی به نظر نمیرسد زیرا شخص کفیل
در دفترخانه احضار شخص مکفول را عهدهدار نمیباشد، بلکه نامبرده قائممقام
سردفتر در انجام امور دفترخانه تحت کفالت میباشد.لیکن تعریف جامع و کاملی
که به نظر با کفالت در حقوق اداری و به ویژه با نفس عمل کفالت دفترخانه،
منطبق باشد، تعریف کفالت در حقوق اداری است که عبارتست از:
ترتیبی است که به موجب آن در غیاب متصدی مقامی، مأمور دیگری که قانوناً حق
دارد قائم مقام او بشود کارهای او را انجام داده و به جای او اسناد اداری
را امضاء میکند. علی الاصول معاون در غیاب رئیس (به علت ناخوشی یا سفر که
نتواند کار خود را بکند) خود به خود کفالت او را دارا است ولی میتوان
برخلاف این اصل، شخص دیگری را به کفالت گزید و حسب القاعده کفیل همه
اختیارات صاحب مقامی را که کفیل او است دارد مگر اینکه چیزی استثناء شده
باشد.
مقدمه
کفالت در لغت مشتق از کفل و به معنای به عهده گرفتن میباشد. در اصطلاح
حقوقی نیز عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین در مقابل دیگری احضار شخص
ثالثی را تعهد میکند. به شخص متعهد کفیل و به متعهدله مکفول له و به شخص
ثالث مکفول گفته میشود. عقد کقالت یک عقد تبعی است، و فرق آن با ضمان در
این است که در ضمان تعهد بر دین است ولی در کفالت، تعهد بر حضور مکفول است و
در صورت تخلف او کفیل ملزم به پرداخت دین است. به همین دلیل به کفالت
عناوین دیگری مثل کفالت تن و کفالت نفس نیز گفته شده است. کفالت به رضای
کفیل و مکفول له واقع میشود. در مورد اینکه آیا رضایت مکفول هم در عقد
شرط است یا نه؟ اختلاف نظر وجود دارد. اگر چه عقد کفالت در امور مدنی کمتر
مورد استفاده قرار میگیرد ولی از نظر جزائی، کفالت یکی از قرارهای تأمینی
موضوع ماده 132 قانون آئین دادرسی کیفری میباشد که قاضی مکلف است برای
دسترسی به متهم یکی از قرارهای ماده 132 آن قانون را صادر کند. که یکی از
آن قرارها قرار کفالت میباشد. که کفیل متعهد میشود که در زمان مقتضی متهم
را حاضر کند، والّا خود مسئول پرداخت وجهالکفاله خواهد بود. در عقد
کفالت، علم کفیل به تعهدات مکفول شرط نیست بلکه همین که بداند از چه کسی
کفالت میکند برای عقد کفالت کافی میباشد. در مورد مکفول نیز اهلیت شرط
نیست و میتوان از دیوانه نیز کفالت کرد.