تعداد صفحات:127
نوع فایل:word
رشته مدیریت
فهرست مطالب
فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت و اهمیت
اهداف پژوهش
سوالات پژوهش
فرضیه های پژوهش
تعریف متغیر ها
تعریف عملیاتی
فصل دوم
مقدمه
تفکر انتقادی
آموزش تفکر
مفاهیم و ابزارهای تفکر انتقادی
راهکارهای تفکر انتقادی
مقایسه تفکر عادی و تفکر انتقادی
ویژگی های تفکر انتقادی
اجزای اصلی تفکر انتقادی
ضرورت خواندن خلاق
محاسن تفکر انتقادی
1-تفکر انتقادی و رشد اجتماعی
2-تفکر انتقادی و رشد شناختی
3-تفکر انتقادی و رشد اخلاقی
4-تفکر انتقادی و رشد روانی
5-تفکر انتقادی و رشد علمی
سازمان دهی و طراحی تدریس به منظور ایجاد تفکر انتقادی
آموزش و پرورش و تفکر انتقادی
ضرورت ترویج تفکر انتقادی و خلاق
ترویج تفکر خلاق
موانع تفکر انتقادی و خلاق و راه حل آن
الف)موانع تفکر انتقادی
موانع تفکر خلاق
تقویت تفکر خلاق
ترویج عملی تفکر انتقادی و خلاق در جامعه ایران
زندگی بر پایه تفکر انتقادی
تفکر انتقادی برای خلق یک جامعه دموکراتیک
نقش تفکر انتقادی در پیشرفت شغلی و حرفه ای
نقش تفکر انتقادی در مواجهه با اطلاعات فزاینده بشری
تفکر انتقادی مبنای آموزش و پرورش رهایی بخش
تاریخچه تفکر انتقادی
نظریات علمی موجود درباره تفکر انتقادی
چارچوب نظری
تئوری انتقادی امروز
پیشینه پژوهشی
الف)مطالعات داخلی
ب)مطالعات خارجی
مدل مفهومی
فصل سوم
روش تحقیق
جامعه آماری
حجم نمونه و روش نمونه گیری
روش گرداوری اطلاعات
ابزار پژوهش
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم
یافته های توصیفی
یافته های استنباطی
فصل پنجم
مقدمه
جمع بندی یافته های فصول گذشته
بحث و نتیجه گیری
محدودیت ها
پیشنهادات
پیشنهاداتی برای پژوهش های بعدی
منابع
ضمائم
مقدمه :
جهان امروز عصر تولید و عرضه وسیع اطلاعات است. سرعت انتقال اطلاعات با
سرعت نور برابری میکند، ولی با وجود این اقوام بشری به خوشبختی و دانایی
کامل دست نیافتهاند. ذهن بشر با هجوم انواع اطلاعات روز بروز گنجایش
کمتری برای نگهداری آن مییابد.برایناساس، علمای تعلیم و تربیت بزرگترین
هدف آموزش و پرورش را کسب تفکر علمی برای فراگیران میدانند تا باایجاد
قدرت ذهنی و جسمی در آن ها زمینه رقابت ها و چالش های گوناگون دنیای متغیر
کنونی را فراهم سازند.
هدفاز فراگیری علوم کسب معرفت و داناییاست تا بدین طریق نیازهای مادی و
معنوی بشر در هر برههای از زمان برآورده شود. معرفتی که به مرور زمان از
ابعاد آن کاسته نشده، بلکه بر عمق و گستره آن افزوده گردد. معرفت حاصل تفکر
است. از نظرآرنت (1978) تفکر به معنی آگاهی یافتن از«توجه فکر ما»می باشد
که توسط اتفاقات و وقایع در اثر تجربیات کسب می شود. تفکر پدیده
عجیبیاست. بخودی خود چیزی نیست،ولی بدون آن نیز کاری نمی توان انجام داد.
مگی (2003) معتقد است که تفکر عبارت است:«از آنچه در حالانجام دادن آن
هستیم یا در آینده انجام خواهیم داد. تفکر اولین قدم در حل مشکلات است و نه
تنها مرکز توسعه شخصی است، بلکه نقطه اتکاء مشارکت در جامعه نیز می باشد.
ما در یک جامعه شناختی زندگی میکنیم،بنابراین به مهارتهای تفکر بیش از
پیش نیازمندیم .»نلسون – جونز (1996) بیانمیکندکه تفکر پیش قراول
تغییرات احساسی در زندگی است .احساس اغلب حاصل فکر ماست و احساس نیز بهطور
متقابل انواعی از تفکرراایجاد می کند (حبیبی پور ، 1385) .
تفکر در واقع تلاش سنجیدهای است که که در جهت شکل دادن، بیان و تکوین
مداوم جملات نامفهوم ذهنی صورت می گیرد؛بهعبارت دیگر برای رسیدن به یک فهم
مشترک و درک مشابه از امور، نیازمند سعی و تلاش وسیع ذهنی هستیم. جهانی
که ما در آن زندگی می کنیم محلی است برای دیدن، شنیدن و تبادل نظر که باید
برای سازگار شدن با محیط و همینطور پدیده هایی که واقعیت نامیده میشوند،
وارد شبکههای ارتباطی وسیعی شد؛ بنابراین لازماست که واقعیتها شناخته،
فهمیده و بهعنوان تجربه تفسیر گردند. کیفیت آینده فرد و جامعه کاملاً
بستگی به نوع تفکر آنها دارد